جنگل آسفالت؛ تصویر تکاندهنده از حماسهی بقا در دوزخ مدرن
ما همه مهاجمیم و هر کدام با سوداها، آرزوها، ناامیدیها و دلهرههای روز افزون خویش به هر آنچه سنت و اخلاق و فرهنگ است هجوم میبریم، خورده میشویم و میخوریم. – اخبار فرهنگی – به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ به بهانه پخش سریال جنگل آسفالت به این اثر نگاهی داشتیم که میخوانید.
خشم و آز در چشمها شعله میکشد و چاره دیگری هم نیست. چکار میشود کرد؟ در میان امواج سهمگین این اقیانوس اگر گرگ نباشی خورده خواهی شد. اگر اعتماد کنی خیانت خواهی دید. اگر راست بگویی تنها خواهی ماند. اگر مومن باشی نفرت ریاکاران و دغلبازان را بر خواهی انگیخت. تنها راه زنده ماندن در این اسفل السافلین همرنگ جماعت شدن است.”
زمانی در اوایل دهه هشتاد، نویسندهی حکیم و اهل دلآگاهی، یوسفعلی میرشکاک، ذیل مقالهای با عنوان «دوزخ پایتخت»، این سطور را نوشت و به چاپ سپرد، هنوز این «دوزخ» برای اکثریت جامعه (حتی اکثریت خواص و فرهیختگان جامعه) چندان عیان نبود و این توصیفات بُرّنده و این توصیفات چکشی و سیلیوار، به بدبینی مفرط یکی از شاگردان متعصب مرحوم دکتر فردید دربارهی «حوالت تاریخی» دوران، نسبت داده میشد. اما به مصداق این..